حجت الاسلام والمسلمین سید محسن دعایی در گفت و گو با خبرگزاری حوزه در مشهد درباره دستاوردهای انقلاب اسلامی، ابراز کرد: مرکز ثقل همه دستاوردهای انقلاب اسلامی که هیچ دستاوردی را نمیتوان با آن مقایسه کرد، این است که ما از زیر چتر حاکمیت طاغوت که مطابق مبانی اسلام به کفر ورزی به آن امر شدهایم و این مهم رگ حیات تفکر سیاسی شیعه در عصر غیبت به شمار میرود.
وی با بیان اینکه به نظام مشروع توحیدی الهی و مبتنی بر نظریه انقلابی و پیشرفته ولایت فقیه منتقل شدهایم و این دستاورد، همه ضعفها و کمبودها را پوشش داده و جبران میکند، تصریح کرد: متأسفانه این دستاورد اساسی بهدلیل طیفی از عملکردهای ناسالم و ضایعهبار سیاستهای مبتنی بر مدلهای غربی و فرهنگ لیبرالی، تحتالشعاع قرار گرفته است.
حجتالاسلام والمسلمین دعایی با اشاره به اینکه از دیدگاه دین، هرگونه همکاری با نظام طاغوت و حتی نفسکشیدن تحت حاکمیت طاغوت، حرام و نامشروع است، اگرچه این طاغوت در جامعه، رفاه و عدالت مستقر کرده باشد، گفت: در چنین جامعهای، اصل مدیریت در نقطه مقابل آنچه شرع برنامهریزی کرده، مستقر شده و بهتبع آن، تمام ظرفیتهای رشد و تعالی واقعی جامعه نیز در مسیر غیرالهی تباه میگردد.
وی ادامه داد: از سوی دیگر این مردم هستند که در حاکمیت ولایی باید نقش اساسی را در انتخاب کارگزاران سالم و همراه با نهاد مرجعیت و ولایت بازی کنند تا با همگرایی همه بخشها، جامعه را تحت ولایت و نظارت عالی فقیه عادل به سمت آرمانها حرکت دهند.
عزت ایران به واسطه رهبری حکیم
مدیر مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام همچنین انعکاس عظمت نظام جهوری اسلامی در جهان، دیگر دستاورد مهم و مغفول انقلاب اسلامی خواند و اظهار کرد: از آنجا که قاطبه مردم به بیرون مرزها سفر نمیکنند و در جریان قضاوتهای مستقیم غیرایرانیان در سطوح مختلف جهان اسلام و سایر کشورها قرار نمیگیرند، نمیدانند دیگران، اعم از دوست و دشمن، نسبت به عظمت جمهوری اسلامی و ولایت فقیه چه نگرشی دارند.
وی با بیان اینکه متأسفانه شدت بمباران فرهنگی و رسانهای دشمن نیز بهحدی است که افکار عمومی را دقیقاً در نقطه مقابل این عظمت سازماندهی کرده و شاهد نوعی تحقیر و فروکاستن از این اعزاز، خصوصاً میان جوانان هستیم، اظهار کرد: این در حالی است که اغلب سیاستمداران جهان به حکمت و تدبیر رهبر معظم انقلاب غبطه میخورند و بنده بهعنوان مبلغی که در قالب سفرهای تبلیغی به کشورهای مختلف سفر کرده و از نزدیک با اقشار متعدد ارتباط داشتهام، این اکرام و اعزاز را شاهد بودهام.
حجتالاسلام والمسلمین دعایی افزود: بنابراین هرچند کانونهای سیاه استعماری و تبلیغی اجانب و صهیونیزم، قارونهای خلیج فارس، بهاییها، منافقان و ضدانقلاب در وحشتپراکنی از اسلام و نظام شیعی، در اوج تلاشهای رسانهای و مدیریت افکار عمومی فعال هستند، اما واقعیت چیز دیگری است.
این محقق حوزوی خاطر نشان کرد که بیانیه گام دوم که رهبر انقلاب با اختصاص وقت و زحمات ویژه آن را تدوین کردهاند، تابلوی درخشانی از خدمات و دستاوردهای برجسته انقلاب اسلامی را در معرض قضاوت جهانیان قرار داده و بر معرفی آثار پژوهشی تحقیقی و مستند مانند کتاب صعود چهلساله به جامعه تأکید میکند.
مبنا، فرهنگ رضوی است
وی در بخش دیگری از سخنانش به پیشینه مشهد مقدس که به برکت مضجع نورانی امام رضا (علیه السلام)، همواره پایگاه برجسته علما و مراجع بزرگ مبارز در حوزه علمیه بوده، اشاره و خاطر نشان کرد: این امر سبب شد تا در نقطه شروع مبارزات گسترده ملت ایران علیه رژیم شاهنشاهی، مشهدالرضا (ع) بهعنوان یکی از پایگاههای اصلی مبارزه، شناخته شود.
مدیر مؤسسه مطالعات راهبردی در علوم و معارف اسلام ادامه داد: حضور معنادار، فعالیتها و تلاشهای سازماندهیشده آیتالله العظمی خامنهای در این مقطع در مشهد و نیز مبارزانی همچون شهیدان دیالمه، هاشمینژاد و بهویژه مرحوم آیتالله واعظ طبسی و دهها مبارز دیگر که در حلقههای میانی نهضت بودند، تأثیر بسزایی در ایجاد، رشد و تعمیق و به ثمر نشستن نهضت اسلامی داشت.
حجتالاسلام والمسلمین دعایی گفت: امروز، جمله راهبردی رهبر فقید انقلاب اسلامی که فرمودند «اصلا آستان قدس مرکز ایران است»، بهتنهایی کفایت میکند تا بر مسئولان جمهوری اسلامی، فریضه باشد که از ظرفیتهای حرم مطهر رضوی و امام علم و رأفت و انسانیت در مقیاس تمدنسازی و جهانشهر کرامت و معنویت استفاده کنند.
این مؤلف و پژوهشگر پرسید: آیا مرکزیت آستان قدس، جز به این معناست که مرجعیت همه شئون کشور اعم از فرهنگ، سبک زندگی و سیاستهای کلی مدیریت جامعهپردازی نوین بر اساس فلسفه انقلاب اسلامی، باید منحصراً به امامرضا (ع) ختم شود و نقشههای مدیریت کشور بر اساس مبانی فرهنگ رضوی موردتوجه مدیران ارشد و میانی نظام قرار گیرد؟
وی افزود: وقتی فقیه بلند اندیشی در مقیاس حضرت امامخمینی (ره)، بر اساس مبانی معرفتی خود، برای آستان قدس رضوی، مرجعیت و مرکزیت تعریف میکنند، مسئولان نظام از نهادهای عالی گرفته تا نهادهای اجرایی و نخبگان، همه موظف هستند نقشه معماری ایران نوین را مبتنی بر مرجعیت امامرضا (ع)، پیادهسازی کنند؛ اما افسوس که در این راستا قصورهایی در پرونده مسئولان مشاهده میشود.
مدیر مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام با تاکید بر اینکه نقشه معماری ایران نوین بر اساس فلسفه انقلاب اسلامی است، گفت: باید امتی اسوه میشدیم تا جهان اسلام و حتی جهان معاصر، امتسازی و جامعهسازی را از ما فرا میگرفت و همه بهسمت آرمانشهر مهدوی حرکت و دنیا را برای نهضت جهانی امام زمان (عج) آماده میکردیم.
حجتالاسلام والمسلمین دعایی با همین نگاه به این مطلب اشاره کرد که متأسفانه نهتنها کشور بر اساس الگوی رضوی بازسازی نشده بلکه خود مشهدالرضا (ع) هم بهجای اینکه بهعنوان شهر نمونه جهانی شیعه در صدر درخشندگی و برجستگی باشد، بهلحاظ سیمای شهری، فرهنگ و ادب و سبک زندگی، از ویرانی هویتی رنج میبرد، تصریح کرد: آمارهای آسیبهای اجتماعی شهر، گواه کمبهرهبودن مدیریت شهری از تعالیم مکتب رضوی است که البته این بهمعنای نادیدهگرفتن زحمات خدمتگزاران واقعی انقلاب طی ۴۰ سال گذشته نیست.
وی تاکید کرد: اگر مشهد در سال پذیرای ۲۰ میلیون زائر و گردشگر از اقصینقاط جهان است، انتظار میرود پایگاه اصلی توسعه و تعمیق فرهنگ جامع رضوی برای زائران، مجاوران و همه شیعیان داخل و خارج کشور باشد.
مشهد، الگویی برای فرهنگ نوین انقلاب شود
مدیر مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام با ابراز این مطلب که متأسفانه ظرفیتهای بینالمللی مشهد مغفول مانده است، ابراز کرد: این شهر در صورتی که بهعنوان مرکز تولید نرمافزاری فرهنگ نوین انقلاب اسلامی، هدفگذاری میشد، میتوانست قطب صنایع خلاق فرهنگی در جمهوری اسلامی شده و در موج چهارم توسعه جهانی، محوریت پیدا کند و بهعنوان پایگاه صدور فرهنگ شیعی ناب (که تنها نسخه رهاییبخش برای گرفتاریهای جهان معاصر است)، مورد توجه قرار گیرد.
وی با اشاره به اینکه مشهد با الگوبرداری از سبک مناظرات امامرضا (ع) میتوانست پایگاه اصلی تعامل سازنده فرهنگهای پیشرو در جهان معاصر و کانون نقد و نظر بین برجستهترین کارشناسان معارف و ادیان و مذاهب باشد، گفت: از سوی دیگر شایسته بود این شهر بهعنوان مرکز ثقل توسعه فرهنگی متوازن در جهان اسلام، کانون تربیت فضلای برجسته موردنیاز جهان اسلام در بخشهای مختلف تبلیغی و ترویجی و نیز تولیدات رسانهای گسترده برای جهان معاصر، مورد اهتمام برنامهریزان قرار گیرد که در این صورت امکان استقرار مرکز ثقل دانشگاههای تربیت کادر رهبری جهان اسلام در مشهد وجود میداشت.
انتهای پیام/۳۱۳/۲۵